۱۳۸۴ دی ۱, پنجشنبه

9:. آیا یک ترنس سکشوآل میتواند با یک همجنسگرا رابطه ی عاطفی داشته باشد؟ .:


توی مطلب قبلی توصیه کرده بودم که ترنس ها ( ام تو اف ها) با گی ها دوست نشن و گفته بودم دلیلشو بعدآ توضیح میدم . که ظاهرآ این نوشتم باعث سو ء تفاهم هم شده بود .


خب امروز دلیلشو براتون می گم.


اول باید توضیح بدم که دلیل این در خواستم این نیست که گی ها بد هستن یا آدم های درستی نیستن یا هر چیز دیگه ای . خوب و بد بودن انسان ها رو گی بودن یا ترنس بودن یا هترو بودن تعیین نمی کنه . همونقدر که احتمال داره یه ترنس بد یا خوب باشه ممکنه یه گی هم بد یا خوب باشه .


دلیل گفته من طبیعت ترنس ها و گی ها هستش که به دلایلی به شرح زیر نمی تونن ارتباط عاطفی بر قرار کنن .


یه ام تو اف کسی هستش که علی رغم داشتن جسمی مذکر دارای ذهنیتی دخترونه هستش . در واقع شناختی که از خودش داره باعث می شه که خودش رو دختر بدونه نه پسر .


ولی فرد همجنس گرا که این جا منظورم گی ها هستن علاوه بر این که خودشون رو پسر می دونن به خاطر همجنس گرا بودنشون قاعدتآ باید علاقه مند باشن با کسی ارتباط عاطفی و غیره برقرار کنن که اون هم مثل خودشون پسر باشه . چه از نظر روحی و چه از نظر جسمی . ولی یه ام تو اف همچین خصوصیتی نداره .


وقتی یه ام تو اف با یک گی دوست می شه و اون گی به اصطلاح می شه bf اون از دو حالت نمی تونه خارج باشه :


یا اون ام تو اف خودش قبول داره که ذهنیتش دخترونه نیست و در نتیجه ترنس نیست و یا اینکه اون دوست گی فقط جسم اون رو می بینه و فقط جسم اون هستش که براش اهمیت داره . که در این صورت می شه گفت این دوستی در سکس خلاصه شده و بس ....


کسایی که با گی ها برخورد داشتن می دونن که وقتی با کسی دوست می شن می گن که فلانی bf منه . یعنی فلانی دوست پسر منه . پس وقتی با یه ام تو اف دوست میشه بازم اونو bf خودش می دونه .


بنابراین اون چه جور ترنس ام تو افی هستش که اومده دوست پسر یه نفر دیگه شده ؟ !!!!


نوشته شده توسط شیوا(نویسنده ی پیشین آهوی خسته)

۱۳۸۴ آذر ۱۵, سه‌شنبه

8:. ترنس؟؟؟!!! .:


واقعآ بعضی از این ام تو اف ها ابروی ما رو بردن. مثل این که ترنس بودن از نظر بعضی ها یعنی ۸۳ قلم ارایش کردن و افتادن تو خیابون راه رفتن . اونم چه راه رفتنی . انگار وارد سالن فشن شدن .



یه چیز خیلی بدیم که دیگه کاملآ جا افتاده اینه که حتمآ هم باید یه دوست پسرم داشته باشی .


خلاصه این جور رفتار ها و همین کارهاست که باعث می شه دیدگاها اینقدر بد باشه . اصلآ این جوری نیست که هر کسی آرایش کردن دوست داشته باشه بشه ترنس .


بعضی از این ام تو اف ها یه جوری حرف میزن که ادم وا می ره . کی گفته دختر ها این جوری حرف می زنن یا این جوری راه میرن ؟ کدوم دختری این جوریه ؟


یه سری دیگه هستن وقتی ازشون می پرسی برای چی می خوای عمل کنی می گن برای این که می خوام شوهر کنم . یا نمی دونم خیلی دوست دارم که .... واسه همین می خوام عمل کنم . این شد هدف ؟ لازم به ذکره که الان دخترهای معمولی بدون شوهر موندن . حالا جه برسه به ما که بچه دارهم نمی شیم . به خاطر همین هم هست که خیلی ها بعد از عمل پشیمون می شن .


من نمی خوام مامان بزرگ بازی در بیارم ولی این خیلی بده که یه ام تو اف بره با یه پسر گی دوست بشه . مگه شما همجنس گرایین ؟ گی و چه به ترنس ؟ اصلآ این دوستیها به درد نمی خوره دلیلشو بعدآ می گم ضمنآ باید بگم که من اصلآ نمی گم که هم جنس گرایان آدمای بدی هستند .هم جنس گرایان از جمله گی ها کاملآ انسان هایی محترم مانند سایر افراد جامعه هستن.


نوشته شده توسط شیوا(نویسنده ی پیشین آهوی خسته)

۱۳۸۴ آذر ۱, سه‌شنبه

7:. ترنس سکشوآلیزم و خانواده .:


واقعآ برای چی خانوادها با این مسأله اینقدر بد برخورد می کنن؟ تو خونه ما هر روز سر این موضوع جنگ و دعواست . روز به روز رفتارشون با من بد تر می شه .


من میخوام برای اینکه به هویتم برسم ٫ برای اینکه تو اجتماع یک انسان عادی حساب بشم ٫ برای اینکه بتونم به زندگیم ادامه بدم می خوام که تغیر جسم بدم .


این خواسته من نه خلاف شرع هستش و نه خلاف قانون هستش .پس اشکال خواسته من چیه؟ایا من فقط برای اینکه خانوادم به قول خودشون ابروشون نره باید تا اخر عمر عذاب بکشم؟


پدرم به من میگه تو خود خواهی .... چون میخوای بقیه رو به یه کاری راضی کنی فقط به خاطر این که خودت راحت باشی.


اما کاری که من می خوام انجام بدم هیچ ایراد شرعی و قانونی نداره . من باید چی کار کنم که اطرافیانم با خواسته مشروع من کنار نمیان .آیا این مشکل منه که بقیه به خاطر فرهنگ کهنشون با این کار کنار نمیان؟


اگر کار من اشکالی نداره من باید از خواستم بگذرم یا کسایی که به هر دلیل با این کار مخالفن؟این خود خواهی منه یا خود خواهی دیگران؟


پدرم می گه که من (توجه کنید میگه من)میخوام که تو پسر باشی . حالا این وسط خود خواه کیه؟ من اگر می تونستم پسر باشم و اگر این تحت اختیار من بود آیا حاضر بودم که این همه سختی ها و مشکلاتو تحمل کنم اما پسر معمولی نباشم؟ خب معلومه که نه ولی دست من نیست . از اختیار من خارجه .....


چرا باید ما از طرف کسانی تحت فشار قرار بگیریم که وظیفشون حمایت ازماست ؟مگر من خواستم که این جوری بشم؟ خانواده ها به جای این که کمک کنندو همراه ما باشن دائم سنگ جلوی پای ما می ندازن . این چه جور محبتیه؟ پس اون محبت مادری کجاست؟ اون محبت کجاست که باعث میشد مادر جونشو برای فرزندش بده؟ جون که هیچی حتی حاضر نیست به خاطر بچش چند تا حرف مردم رو تحمل کنه.


من می دونم که درک این موضوع برای خانواده ها سخته و زمان می بره. اما این نباید باعث بشه کسانی که باید قاعدتآ پشتیبان من باشن تبدیل به دشمن خونی من بشن . این درست نیست . من که اشتباهی نکردم . من نخواستم که این جوری بشم که حالا سزاوار این رفتار هاو برخوردا باشم.....


نوشته شده توسط شیوا(نویسنده ی پیشین آهوی خسته)

۱۳۸۴ آبان ۱۵, یکشنبه

6:. نظرات دکتر صابری در مورد ترنس سکشوآلیزم .:


دكتر صابرى: يك موضوعى كه مايل هستم روى آن تأكيد شود اين است كه شايد اين ذهنيت باشد كه اختلال هويت جنسى موضوعى است كه به مسأله جنسيت برمى گردد ولى اينگونه نيست.



اينجا فرد از هويت جنسى خودش و از مسائل مربوط به ژن و سكس نگران نيست و اگر هست پيرومسأله هويت او است. وقتى اختلال جنسى را در يك ۱۷ ساله مى بينيم كه ظاهرش پسر است ولى لباس دخترانه مى پوشد و آرايش دخترانه مى كند. كه تمايل جنسى به سمت مردان دارد و به عينه ديده ايم تمايل جنسى او تابع اين خواست درونى است ولى در خط اول نيست. در خط اول او مى خواهد يك دختر باشد و اسمش دخترانه باشد و به عنوان يك زن او را بشناسند. كارهاى زنانه بكند. در واقع اينجا موضوع نقشى است كه فرد مى خواهد به خاطرهويت درونى اش ايفا كند به اين دليل افراد مذكر را مى بينيم كه لباس زنانه مى پوشند و كارهاى خيلى خيلى زنانه مى كنند يا برعكس زنانى كه با لباس و نام مردانه احساس درونى شان اين است كه مرد هستند. اين نكته را بايد توجه كنيم كه موضوع، موضوع هويت است كه در فكر است و ارتباط مستقيمى با مسائل جنسى به معنايى كه ابتدا شايد به آن فكر شود، ندارد.


عده اى شايد فكر كنند كه اين به خاطر انحراف جنسى است كه شخص اينگونه رفتار مى كند ولى به لحاظ پزشكى اين افراد منحرف جنسى نيستند.


دكتر صابرى: يك بچه ۲‎‎/۵ ساله را وقتى ببينيد و از او بپرسيد كه تو پسر يا دختر هستى؟ خودش مى داند كه دختر است يا پسر. در همان سن او مفهوم پسر بودن يا دختر بودن را مى فهمد درحالى كه در آن سن او هنوز مفهوم خير و شر يا ضرر و نفع را متوجه نيست و حتى از خطر، مرگ و مفاهيم ديگر باخبر نيست. ولى جنسيت و مفهوم آن را متوجه مى شود. اين نشان مى دهد تعبير پسر يا دختر بودن فى ذاته فكر و ذهن خيلى ها را به اين سمت حركت داده است كه اين يك مسأله بيولوژيك است كه در درون انسان از ابتداى خلقت نهاده شده است.


فرضيه هاى زيادى وجود دارد مثل تأثير بعضى هورمون ها و مواد شيميايى در ماه هاى پنجم و ششم باردارى كه تغييراتى را در ساختمان هاى حياتى مغز ايجاد مى كند و در آنجا است كه بچه مى تواند چيزهايى را كه به آن رسيده است به لحاظ شناختى بيان كند كه اين پسر و دختر بودن جزو آن است. همه به ياد دارند كه در كودكى خود را دختر يا پسر معرفى كرده اند و در بازى ها به سمت بازى و لباس دخترانه يا پسرانه رفته اند. بنابراين به نظر مى آيد كه اين مسأله از كودكى شروع مى شود و ادامه مى يابد.


دكتر صابرى: تمايل خانواده روى اين مسأله نقش ندارد. زمانى جزو علل عنوان مى شد ولى الآن اينگونه اعتقاد ندارند. يا شيطنت هاى بچگانه ارتباطى به اين مسأله ندارد. بچه هايى كه دوست دارند در قالب لباس جنس مخالف شيطنت كنند اين مسائل اگر اختلال نباشد گذرا است.


دكتر صابرى: از سال ۷۶ تاكنون كه در پزشكى قانونى هستم حدود ۳۵۰مورد ديده ام. جالب اين است كه تعداد دخترانى كه تمايل به پسر شدن دارند، در آمار كتابها كمتر است و پسرى كه مايل است دختر شود، سه تا ۹ برابر بيشتر است، اما در مشاهدات ما تقريباً آمار نصف است. از اين ۳۵۰ نفر، دويست نفر پسر بودند كه تمايل به دختر شدن و ۱۵۰ مورد دختر علاقه مند به پسر شدن بود.


دكتر صابرى: دليلش اين است، پسرى كه دختر مى شود، با مقاومت شديد جامعه و خانواده روبرو مى شود و وقتى براى درمان، مشاوره مى كنيم، والدين مى گويند پسرى فاسد است و بايد طرد شود و از شناسنامه ما اسمش حذف شود و از ارث محروم گردد، ولى اگر دخترى رفتار پسرانه داشته باشد، خانواده او را حمايت مى كند تا جنسيتش عوض شود، زيرا به صورت ناخودآگاه مردم مايلند كه مرد باشند و خانواده ها پسر مى خواهند نه دختر، بنابراين آمارى كه در كتب خارجى آمده، درست است و مراجعين پسر ما به لحاظ مقاومت خانواده و جامعه كمتر هستند. نتيجه اين مقاومت انحراف و جرم است، چون اجازه داده نشده كه از لحاظ علمى چاره جويى شوند و به راههاى مجرمانه كشده مى شوند .


نوشته شده توسط شیوا(نویسنده ی پیشین آهوی خسته)

۱۳۸۴ آبان ۱, یکشنبه

5:. تفاوت فرد ترنس سکشوآل با همجنسگرا .:


وقتی مردم کوچه و بازار یه نفر و می بینن که رفتارش بر خلاف ظاهر جنسیت اون هستش فوراْ شروع می کنند که : وای ــ اونو ببین ــ از این بچه ها... هستش ها ..

ا‌‌ه اه

مرده شور شو ببرن............

دیگه چی کار می شه کرد؟ عوام که می گن همینان دیگه ...

این و گفتم چون بعدش می خواستم یه چیز مهمترو بگم..

زیاد شنیدیم که به افراد ترنس سکشوآل،همجنس باز یا همجنسگرا گفته می شود. در حالی که فرق این ۲ تا از زمین تا آسمونه.

یک فرد همجنسگرا کاملا از جنسیت خودش راضی هستش. یعنی اگر ازش بپرسی که دوست داشتی بر عکس الان دختر یا پسر یه دنیا می اومدی؟ جوابش مسلماً منفیه.این افراد خودشون را قبول دارن . اما در عین حال از نظر جنسی به جنس مخالفشون گرایشی ندارن.. بلکه به همجنس خودشون گرایش دارن.

ولی یه فرد ترنس سکشوآل اصلاً از جنسیت خودش رضایتی نداره. در واقع مثلاً یه ترنس ام تو اف به بقیه پسرها به چشم جنس مخالف نگاه می کنه و دختر ها را همجنس خودش می دونه.یعنی به نظر خودش علاقه جنسی اون به جنس مخالفشه نه موافق.اختلاف بزرگ ما با افراد همجنسگرا همین هستش که معمولاً نادیده گرفته میشه.


 
اصلاً یک ترنس سکشوآل مثلاً یک ترنس اف تو ام علاقش به دخترای دیگه از حس مردونه اون نشأت می گیره. بر عکس یک دختر همجنسگرا که چون خودش دختر هستش و احساست و ذهنیتش هم دخترونه هستش .. بنابراین به خاطر همجنسگرا بودنش به دختر گرایش داره.


نوشته شده توسط شیوا(نویسنده ی سابق آهوی خسته)

۱۳۸۴ مهر ۱۵, جمعه

4:. مشکلات و موانع پیش روی عمل جراحی تغییر جسم .:


خب حالا با همه این بحث ها چی کار باید کرد ؟ آیا ترنس سکشوال ها باید تا آخر عمر این وضعیت رو تحمل کنن ؟ خب میشه گفت نه . یه راه حلی هم هست هر چند مشکل و کامل حل نمی کنه ولی به هر حال از این وضعیت بهتره .


خوشبختانه تو ایران قانون از ما حمایت می کنه . به این صورت که با طی یه مراحلی می شه با عمل جراحی به صورت قانونی تغییر جسم داد . هر چند این مراحل اونقدر سخت و مشکل و پر هزینه هستش که خیلی ها توانایی انجام اون رو ندارند .


کار به این صورت هست که افراد تی اس با مراجعه به پزشکی قانونی خواستار مجوز برای تغیر جسم می شن . پزشکی قانونی در صورتی مجوز می ده که اطمینان پیدا کنه فرد مراجع تی اس هستش نه هموسکشوال یا هر چیز دیگه ای . برای این کار لازم هست که یه دوره تقریبآ شش ماهه روان درمانی انجام بشه .


حالا چرا خیلی ها از پس این کار بر نمیان ؟ خب من سعی می کنم به صورت کلی مشکلات و موانع این کار و بگم .


1-اصولآ خانواده ها به خاطر همون نگرش فرهنگی و این که ما آبرو داریم به شدت با این کار مخالفن . تا حدی که حاضر هستن فرزندشونو از خونه بیرون کنن ولی تن به این کار ندن . چه بسیار افرادی که به خاطر گناه نا کرده و خواسته مشروعشون به ناچار یا از خونه فرار کردن یا از خونه بیرون انداخته شدن . آواره کوچه و خیابون...


تازه آدم میگه فرض که من تونستم اینها رو راضی کنم بقیه چی؟ بالاخره یه سری هستن که منو می شناختن .فامیل همسایه دوست آشنا ...


یا اگه من خواستم ازدواج کنم اگه به اون طرفم بگم نزنه زیرش. یا بعدآ پشیمون نشه یا اگه خانواده اون نذارن چی ؟ با هزار تا اما و اگر دیگه که همشم بر می گرده به همون وضعیت بد فرهنگی در این موارد .


2-هزینه: این کار بسیار پر هزینه هستش مخصوصآ برای اف تو ام ها . به خاطر همین هر کسی توانایی پرداختشو نداره .


3-بروکراسی : برای این کار باید یه سری مراحل قانونی طی بشه که خیلی پیچیده هستشو وقت گیر و درد سر ساز .


4- شرایط بعد از عمل : بسیاری از افراد بعد از عمل مشکل دارن .هم روحی هم جسمی . جسمی به این دلیل که تکنیک صحیح این عمل جراحی هنوز به ایران وارد نشده . به خاطر همین امر خیلی از کسانی که عمل کردن دچارمشکلاتی مثل عفونت .ادرار و روابط جنسی غیر طبیعی هستند. در صورتی که اگر جراحی به صورت صحیح انجام بشه هیچ کدوم از این مشکلات پیش نمیاد .


مشکلات روحی هم باز بیشتر به شرایط اجتماعی بر می گرده .


با همه این مشکلاتی که این کار داره ولی این عمل آرزوی هر تی اسی هستش . ما حاضریم همه این مشکلات رو با جون و دل تحمل کنیم ولی بتونیم مثل یک انسان با همون سرشتی که خلق شدیم زندگی کنیم .


وضعیت اجتماعی و نگرش فرهنگی : فرد تی اس به خودش می گه خب آره فرض که من عمل کردم و روح و جسمم یکی شد . حالا بدنم برای خودمه . ولی فامیل چی خانواده چی ؟


نوشته شده توسط شیوا(نویسنده ی پیشین آهوی خسته)

۱۳۸۴ مهر ۱, جمعه

3:. عضو تعیین کننده ی هویت جنسی .:


شواهد علمى فزاينده اى در دست است كه ساختارهاى تثبيت شده مغز پيش از تولد احساسات ذاتى هويت جنسى را به وجود مى آورند. به نظر مى آيد كه بخشى از مغز(قسمتی از هیپو تالاموس ) مسول تعيين احساس درونى هويت جنسى است .


اين ناحيه در مراحل اوليه باردارى برحسب محيط هورمونى مردانه يا زنانه موجود درجنین یا رحم در يك فرآيند نقش پذيرى ساختارى خاص به دست مى آورد . اگر ساختارهاى مغزى در اين مرحله باردارى مردانه يا زنانه شوند، فرد با هويت جنسى پسر يا دختر به دنيا مى آيد، جدا از آنكه تركيب كروموزومى يا دستگاه تناسلى خارجى او چه باشد. بنابراين كاملاً امكان پذير است كه فردى هويت جنسى مخالف تركيب كروموزومى اش داشته باشد . بنابر این به نظر مى رسد اندامى كه تعيين كننده تكوين روانى _ جنسى است، نه اندام هاى تناسلى خارجى بلكه مغز است .



این نوشته ها قسمتی از مقاله ایی بود که چند روز پیش خونده بودم . مقالش راجبه این بود که مهمترین عضو تعیین کننده هویت جنسی مغز هستش نه ترکیب کرومزومی
یا شکل آلت تناسلی .


همونطوری که می بینین یک فرد ترنس سکشوال کوچکترین دخالتی تو این که چی هستش نداشته . پس چرا باید سرزنش بشه ؟


نوشته شده توسط شیوا(نویسنده ی پیشین آهوی خسته)

۱۳۸۴ شهریور ۱۵, سه‌شنبه

2:. آشنایی با ترنس سکشوآلیزم .:


امروز می خوام توضیح بدم که ترنس سکشوال چی هستش . ترنس سکشوال یک بیماری یا یک حالت یا یک جنسیته .



افرادی که این حالت رو داردند جنسیت خودشون رو غیر از اون چیزی میدونن که واقعآ هستن( از نظر فیزیولوژیکی ) . در نتیجه رفتار و حالات و کلآ کنش و واکنش های آنها نیز در تضاد با اون چیزی هستش که به خاطر جنسیت فیزیولوژیکیشون باید داشته باشند



به این افراد به اختصار T.S گفته می شود . یک T.S از نظر جنسیت ظاهری می تواند پسر یا دختر باشد . اگر فرد پسری باشد که ذهنیتی دخترانه دارداصطلاحآ mtf و اگر بر عکس باشد ftm نامیده می شود .



این افراد احساس دو گانگی و تضاد دارند . از طرفی به صورت ناخود آگاه خود را به صورت یک مرد یا زن کامل با تمام خصوصیات رفتاری و روانی و فکری آن جنسیت می بینند و از طرفی جسم آنها متفاوت با آن چیزی هست که احساس می کنند . در نتیجه در اجتماع یا محیط خانواده بسیار بسیار زیر فشار هستند .فشاری جانکاه و طاقت فرسا به این دلیل که نمی توانند آن چیزی باشند که به خاطر شرایط ظاهری از آنها انتظار می رود.



در چرایی این حالت دلایل و نظریات مختلفی وجود دارد . اما چیزی که واضح و روشن است این است که این حالات در بدو تولد وجود داشته و ادامه پیدا می کند . لازم به ذکر است که عوامل بیرونی و تربیتی کمترین اثر را بر این مشکل داراست . می توان گفت تربیت ممکن است در بروز این مشکل نقش داشته باشد اما در بوجود آمدن آن نقشی ندارد .



برای درک بیشتر مثالی می زنم . به عنوان مثال چگونه است که یک فرد می تواند دارای استعداد نقاشی باشد ؟ آیا این استعداد در اثر تربیت بوجود آمده است ؟ مسلمآ این استعداد در ابتدا در وجود او نهفته بوده است و شرایط بیرونی مانند تربیت نقشی در پیدایش آن نداشته است . اما ممکن است در بروز یا ظهور آن موثر باشد .



متاسفانه این افراد با اینکه دارای مشکلات بسیار و از زندگی عادی محروم هستند اما جامعه و مسولین کمترین توجه را نسبت به آنها دارند و در نتیجه به خاطر عدم شناخت و عدم درک صحیح جامعه و خانواده آمار خود کشی در این قشر بسار بسیار بالاست .



نوشته شده توسط شیوا(نویسنده ی پیشین آهوی خسته)

۱۳۸۴ شهریور ۱, سه‌شنبه

1:. سر آغاز .:


با سلام . سلام به همه کسانی که قراره از این به بعد با هم باشیم، راستش از ساختن این وبلاگ هدفی داشتم . من یه ترنس سکشوال هستم .این که ترنس سکشوال چی هستش و چه جوریه سخن بسیاره .


من می خوام تو این وبلاگ بگم که ما چی هستیم .بگم که چه احساسی داریم . می خوام بگم که جامعه چه فکری راجع به ما می کنه . می خوام افکار غلطی که راجع به ما وجود داره تا اونجایی که در توانم هست پس بزنم. می خوام به هم قفسهای خودم کمک کنم . می خوام بگم که چه مشکلاتی داریم و این مشکلات چرا به وجود اومدن.



در یک کلام من می خوام این مهم رو به سهم خودم جا بندازم تا دیگه یه تابو نباشه.



من می خوام پس انجام می دم . شما هم اگه بخواین انجام می دین.



امیدوارم همه کسانی که مهمون خونم میشن کمکم کنن . امیدوارم اگه اشتباهی داشتم با راهنمایی شما بر طرفش کنم . امیدوارم موفق بشم . امیدوارم روزی رو ببینم که ما همونی باشیم که هستیم و... امید بسیار است .


نوشته شده توسط شیوا(نویسنده ی پیشین آهوی خسته)