۱۳۸۴ آبان ۱۵, یکشنبه

6:. نظرات دکتر صابری در مورد ترنس سکشوآلیزم .:


دكتر صابرى: يك موضوعى كه مايل هستم روى آن تأكيد شود اين است كه شايد اين ذهنيت باشد كه اختلال هويت جنسى موضوعى است كه به مسأله جنسيت برمى گردد ولى اينگونه نيست.



اينجا فرد از هويت جنسى خودش و از مسائل مربوط به ژن و سكس نگران نيست و اگر هست پيرومسأله هويت او است. وقتى اختلال جنسى را در يك ۱۷ ساله مى بينيم كه ظاهرش پسر است ولى لباس دخترانه مى پوشد و آرايش دخترانه مى كند. كه تمايل جنسى به سمت مردان دارد و به عينه ديده ايم تمايل جنسى او تابع اين خواست درونى است ولى در خط اول نيست. در خط اول او مى خواهد يك دختر باشد و اسمش دخترانه باشد و به عنوان يك زن او را بشناسند. كارهاى زنانه بكند. در واقع اينجا موضوع نقشى است كه فرد مى خواهد به خاطرهويت درونى اش ايفا كند به اين دليل افراد مذكر را مى بينيم كه لباس زنانه مى پوشند و كارهاى خيلى خيلى زنانه مى كنند يا برعكس زنانى كه با لباس و نام مردانه احساس درونى شان اين است كه مرد هستند. اين نكته را بايد توجه كنيم كه موضوع، موضوع هويت است كه در فكر است و ارتباط مستقيمى با مسائل جنسى به معنايى كه ابتدا شايد به آن فكر شود، ندارد.


عده اى شايد فكر كنند كه اين به خاطر انحراف جنسى است كه شخص اينگونه رفتار مى كند ولى به لحاظ پزشكى اين افراد منحرف جنسى نيستند.


دكتر صابرى: يك بچه ۲‎‎/۵ ساله را وقتى ببينيد و از او بپرسيد كه تو پسر يا دختر هستى؟ خودش مى داند كه دختر است يا پسر. در همان سن او مفهوم پسر بودن يا دختر بودن را مى فهمد درحالى كه در آن سن او هنوز مفهوم خير و شر يا ضرر و نفع را متوجه نيست و حتى از خطر، مرگ و مفاهيم ديگر باخبر نيست. ولى جنسيت و مفهوم آن را متوجه مى شود. اين نشان مى دهد تعبير پسر يا دختر بودن فى ذاته فكر و ذهن خيلى ها را به اين سمت حركت داده است كه اين يك مسأله بيولوژيك است كه در درون انسان از ابتداى خلقت نهاده شده است.


فرضيه هاى زيادى وجود دارد مثل تأثير بعضى هورمون ها و مواد شيميايى در ماه هاى پنجم و ششم باردارى كه تغييراتى را در ساختمان هاى حياتى مغز ايجاد مى كند و در آنجا است كه بچه مى تواند چيزهايى را كه به آن رسيده است به لحاظ شناختى بيان كند كه اين پسر و دختر بودن جزو آن است. همه به ياد دارند كه در كودكى خود را دختر يا پسر معرفى كرده اند و در بازى ها به سمت بازى و لباس دخترانه يا پسرانه رفته اند. بنابراين به نظر مى آيد كه اين مسأله از كودكى شروع مى شود و ادامه مى يابد.


دكتر صابرى: تمايل خانواده روى اين مسأله نقش ندارد. زمانى جزو علل عنوان مى شد ولى الآن اينگونه اعتقاد ندارند. يا شيطنت هاى بچگانه ارتباطى به اين مسأله ندارد. بچه هايى كه دوست دارند در قالب لباس جنس مخالف شيطنت كنند اين مسائل اگر اختلال نباشد گذرا است.


دكتر صابرى: از سال ۷۶ تاكنون كه در پزشكى قانونى هستم حدود ۳۵۰مورد ديده ام. جالب اين است كه تعداد دخترانى كه تمايل به پسر شدن دارند، در آمار كتابها كمتر است و پسرى كه مايل است دختر شود، سه تا ۹ برابر بيشتر است، اما در مشاهدات ما تقريباً آمار نصف است. از اين ۳۵۰ نفر، دويست نفر پسر بودند كه تمايل به دختر شدن و ۱۵۰ مورد دختر علاقه مند به پسر شدن بود.


دكتر صابرى: دليلش اين است، پسرى كه دختر مى شود، با مقاومت شديد جامعه و خانواده روبرو مى شود و وقتى براى درمان، مشاوره مى كنيم، والدين مى گويند پسرى فاسد است و بايد طرد شود و از شناسنامه ما اسمش حذف شود و از ارث محروم گردد، ولى اگر دخترى رفتار پسرانه داشته باشد، خانواده او را حمايت مى كند تا جنسيتش عوض شود، زيرا به صورت ناخودآگاه مردم مايلند كه مرد باشند و خانواده ها پسر مى خواهند نه دختر، بنابراين آمارى كه در كتب خارجى آمده، درست است و مراجعين پسر ما به لحاظ مقاومت خانواده و جامعه كمتر هستند. نتيجه اين مقاومت انحراف و جرم است، چون اجازه داده نشده كه از لحاظ علمى چاره جويى شوند و به راههاى مجرمانه كشده مى شوند .


نوشته شده توسط شیوا(نویسنده ی پیشین آهوی خسته)

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام،
برخلاف فکر این حضرات، بچه 2 ساله یا 2 سال و نیمه، متوجه خیر و شر میشه،چون در درون خودش این-نه مفاهیم- بلکه حقایق رو احساس می کنه، و پیدا می کنه. اتفاقآ به طور غریزی متوجّه خطر و مرگ میشه و از چیزی که براش خطر ناک باشه میترسه، ولی در صورتی که بدونه، ینی تا وقتی نفهمه آتیش داغه طرفش میره، ولی کافیه یه بار دستش نزدیک آتیش شه...